بزرگمرد زبان پارسی

گروه ادب و هنر- در میان شاعران کلاسیک ادبیات فارسی شاید کمتر شاعری را بتوان در مقام فردوسی یافت که تا این حد به زبان و شعر فارسی غنای ملی بخشیده باشد. اهمیت ابوالقاسم فردوسی در شعر و ادب فارسی چنان است که بسیاری او را ستون اصلی ادبیات پارسی دانسته اند. میرجلال الدین کزازی در این باره می گوید: «فردوسی با شاهنامه پایه های چیستی و هستی و نهادین فارسیان را در ایران نو می ریزد.»
 
بی تردید ژرفای زبان فارسی، مدیون تلاش شگفت حکیم ابوالقاسم فردوسی، بزرگ ترین شاعر حماسه سرای ملی ایران است. معماری حکیمانه او در برپایی کاخی رفیع از نظم در زبان فارسی، چنان استوار قامت افراشته است که در قرون و اعصار مصون از باد و باران و فرسایش، سرفراز بر تارک فرهنگ ایرانی و اسلامی می درخشد و نام بلند آن شاعر گران مایه را برای همیشه زنده نگه داشته است. برای بزرگداشت مقام این شاعر و سخن سرای نامی، روز 25 اردیبهشت ماه هر سال، به نام حکیم ابوالقاسم فردوسی نام گذاری شده است تا فرصتی فراهم آید که علاوه بر شناساندن این شخصیت بزرگ ادبی به اقشار مختلف مردم، زمینه حفظ این گنجینه و میراث غنی در همگان افزون شود.
زندگی نامه
حکیم ابوالقاسم، حسن بن علی توسی معروف به فردوسی، در سال 329 هجری قمری، در روستای پاژ که در 15 کیلومتری شمال شهر مشهد قرار دارد، به دنیا آمد. فردوسی، دهقان و دهقان زاده بود و در آن زمان، دهقانان، مالک روستا یا رئیس شهر بودند و فرزندان ایشان، در پرتو رفاه نسبی که داشتند، با برخورداری از آموزگاران شایسته، با دانش و اخلاق و آشنا به تاریخ و فرهنگ و سنت های ایرانی به بار می آمدند. آزادگی، فضیلت اخلاقی و پاکیزگی زبان فردوسی، حاصل تربیت صحیح خانوادگی اش است. حکیم توس سال ها برای اثر گران سنگ شاهنامه زحمت کشید و دو بار آن را سراسر سرود و بررسی کرد به طوری که خود در عظمت کارش می گوید:
زِ باران و از تابش آفتاب
بناهای آباد گردد خراب
که از باد و باران نیابد


گزند پی افکندم از نظم، کاخی بلند
حکمت فردوسی
سال  هاست که ایران و ایرانی، فردوسی، شاعر بزرگ سرزمینشان را به نام «حکیم» می شناسند. به راستی حکمت فردوسی چیست؟ مقام معظم رهبری، درباره حکمت حکیم توس می فرماید: «خوشبختانه ادبیات سَلَف ما همه اش در جهت ارزش های الهی و اسلامی است؛ از جمله همین شاهنامه... حقیقت قضیه این است که فردوسی یک حکیم است. تعارف که نکردیم به فردوسی حکیم گفتیم. الان چند صد سال است که دارند به فردوسی حکیم می گویند. حکمت فردوسی چیست؟ حکمت الهیِ اسلامی. شما خیال نکنید که در حکمت فردوسی، یک ذره حکمت زردشتی وجود دارد.... فردوسی، خدای سخن است؛ او زبان مستحکم و استواری دارد و واقعا پدر زبان فارسی امروز است؛ او دلباخته و مجذوب مفاهیم حکمت اسلامی بود؛ شاهنامه را با این دید نگاه کنید.»
شاهنامه و اهمیت آن
مرحوم دکتر مجتبی مینوی درباره بزرگی و عظمت شاهنامه فردوسی می گوید: «شاهنامه، بنایی بلند و یادگاری بزرگ است از عصر پهلوانی ایرانی، از عصر جمشید و فریدون و کیخسرو و رستم گرفته، تا ظهور شاهنشاهی ساسانیان و انقراض آن. در این کتاب از هر نوع فکر و موضوع، خواه پهلوانی و حماسی، خواه عاشقانه و غزلی، خواه اندرزی و تعلیمی، خواه رمزی و نغزی، خواه داستانی و اساطیری که بتوان آن را در حوزه مفهوم شعر درآورد، موجود است.»
اهمیت شاهنامه را می توان از سه نظر برشمرد: اول این که شاهنامه در قیاس با آثار ملی دیگر ملت ها، اثری سترگ، عظیم و در خور افتخار هر ایرانی است؛ دوم این که شاهنامه، تاریخ داستانی ایران و حاوی قصه های ملی ایرانیان است؛ و سوم این که زبان فارسی، وسیله استحکام عُلقه اتحاد و ارتباط طوایف ایرانی است و شاهنامه فردوسی، چنان مایه و پایه زبان فارسی را غنی و محکم کرد که از آن پس، فراموش شدن و از بین رفتنش محال بود. از این رو، این کتاب پایه و بنیاد اتحاد قومی ایرانیان به شمار می آید.
ضرب المثل های شاهنامه
شاهنامه حکیم ابوالقاسم فردوسی، سرشار از مصرع ها و بیت هایی است که اکنون به نام ضرب المثل، در بین مردمان به کار می رود. علامه دهخدا، 1919 مَثَل از شاهنامه استخراج کرده و در کتاب امثال و حِکَم خود آورده است. اکنون به اندکی از آن بسیار می پردازیم:
به دشت آهوی ناگرفته مبخش
تو کاری که داری نبُردی به سر چرا دست یازی به کار دگر
که ما را کنون جان به اسب اندر است چو سستی کند باد مانَد به دست
که در شهر خائن شد آهنگری بزد قهرمان گردن دیگری
چنان چون به یک شهر دو کدخدای بود بوم ایشان نماند به پای
که از ماست بر ما بد آسمان
سخن رفتشان یک به یک هم زبان

فردوسی در خارج از مرزهای ایران
از روزی که شاهنامه حکیم ابوالقاسم فردوسی به زبان های اروپایی ترجمه شده، با این که دقایق و ظرایف فکری و هنریِ شاهنامه در ترجمه به زبان های دیگر انتقال پذیر نبوده و با این که شاهنامه، آیینه فرهنگ ملتی بوده که با تمدن ملت های دیگر و آداب و رسوم آن ها فرق های اساسی داشته، عظمت شاهنامه و قدرت آفرینندگی فکری و هنری فردوسی کار خود را کرده است. ادب شناسان اروپایی، پیام های انسانی و لطایف اندیشه فردوسی را نیک دریافته اند و آن را از میراث های جاودانیِ فرهنگ بشری شناخته اند. کسانی، آن را هم پایه بزرگ ترین شاهکارهای ادبی و فکری جهان شمرده و از آن میان، دانشمندانی که از بند تعصب رسته بودند، آن را برتر از همه دانسته اند.
نگاه ادب شناس چک به فردوسی
یان ریپکا، دانشمند بزرگ و ادب شناس کشور چک، در کتاب تاریخ ادبیات ایران خود، درباره فردوسی می نویسد: «فردوسی در سراسر عرصه ادبیات فارسی، چون تهمتن قد برافراشته است» . همو در جایی دیگر از همان کتاب، درباره شاهنامه نوشته است: «حقیقت مسلم این است که در پهنه گیتی، هیچ ملت دیگری دارای چنین حماسه با عظمتی نیست که تمام سنت های تاریخی اش را، از دوران تاریک اساطیری تا اواسط سده هفتم در برداشته باشد.»
فردوسی در بیان خاورشناس روس
برتلس، خاورشناس بزرگ روس، در مراسم هزاره فردوسی در کشورمان شرکت و در آن جا سخنرانی کرد و از عظمت و بزرگی فردوسی و شاهنامه او سخن گفت. او سخنان خود را با این عبارت به پایان رسانید: «مادام که در جهان مفهوم ایرانی وجود خواهد داشت، نام پرافتخار شاعر بزرگ هم که تمام عشق سوزان قلب خود را به وطن خویش وقف کرده بود، جاوید خواهد ماند. فردوسی، شاهنامه را با خون دل نوشت و به این قیمت، خریدار محبت و احترام ملت ایران به خود شد.»